ققنوس اينترنتي من

۲/۲۵/۱۳۸۱

در دانشگاهي كه من درس ميخوانم با كمك چند تن از دوستان يك كانون سينمايي برپا كرديم ،كانون ما با هدف نقد موضوعي فيلم فعاليتش شروع شد و هدفش هم اشنايي با فرهنگ نقد است
اولين فيلمي كه اكران شد روبان قرمز بود ، يكي از شاهكارهاي حاتمي كيا جمعيت نسبتا خوبي را توانستيم به سالن بكشيم ،نقد فوق العاده مهرداد،علي و پويا روي صندلي منو ميخ كوب كرده بود، بيشتر موضوعات بر جنجال هميشگي فلاسفه با عرفا پرداخنه شد اين داستان عقل و عشق مثل اينكه دست بر دار نيست بابا صدرالمتاهالين (ملاصدرا ) وقتي اشراق را مطرح كرد همه مات و مبهوت مانده بودند (مراجعه شود به مناظره با ابن سينا ) پس چرا ما دست ور نمي داريم
خلاصه فوق العده بود
اين هفته اكران فيلم دوزن ساخته بانوي فمنيستي ايران تهمينه ميلاني بود ، نقد اين فيلم بعهده من بود
در اصل موضوع هميشه با فمنيسم مشكل دارم وخواهم داشت جون اين آرمانگرايي...را اصلا معقول نمي دانم
خلاصه فكر مي كردم مثل روبان نقد ساكتي را داشته باشيم ولي سئوالات از اين طرف و ان طرف به سراغم آمد
من نمي فهمم اين آقا گرگه كه به اين خانمها اجازه فعاليت نمي ده كي هست
آخر اين توهمي كه هميشه در ذهن ما هست نمي خواهد غروب كند
ما هميشه دنبال يه دشمن فرضي هستيم البته فكر بنده اين است ما از كودكي اينو ياد گرفتيم آقا غوله قصه ها كار دست ما داده است
.......

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی